داشتم با خودم حرف میزدم

-چرا نمیتونم بی ملاحظه احساساتم و ابراز کنم ؟؟؟

-مهر رو محبت رو یه کاریش میشه کرد اما تنفر رو چیکار کنم ؟؟؟

-دوست ندارم این همه نقاب رو

-این من نیستم .

- با تمام وجودم حاضرم از رو زمین محو شه اما خونه م که میاد یا وقتی میبینمش بهترین توجه و محبت رو بهش دارم .

دیدم به خودم جواب دادم : کارات از ترسه ! ،ترس گناه و قهر خدا ، ترس شکستن دل مردم ،ترس از دست دادن امتیازی که از اون بابا میگیری ، ترس آشکار شدن خود مخفیت و عوض شدن نگاهها بهت بعدشم جرات و جربزه نداری دریده هم  نیستی وووو 

تو احترام میذاری اما قند پهلوی چایت شیرین نیست از چاییتم تره چون پشتش انرژی منفیه، کاراتم روئیه !!!! فکر میکنی مردم .رن؟

دیگه با خودم حرف نمیزنم  ،  بی ملاحظه‌

 

 

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دندانپزشکی ارزان در تهران ساحل آرامش هر چی که بخوای کوهساران گنجشک های توی دهانم ... کلینیک دندانپزشکی فوق تخصص ایمپلنت پردیس همه چیز درباره ی طبیعت ایران یاس یادها