در انتهای کوچه آذر 
دختریست به نام یلدا.
با موهای بلند و مشکی،پوستی سفید و گونه های سرخ مثل انار.
دختری که منتظر است کسی بیاید و با عشق،دقایق منجمدش را گرم کند.
آواز با هم بودن را در گوش هایش زمزمه کند و با دیدار های کوتاه دوست داشتن های ته نشین شده اش را تکان دهد.
کسی که برای حال آشفته اش،حافظ بخواند و برای نگاه های زمستانی اش،ساز گرما بزند.
سال هاست که همه،دقیقه آخرِ انتظارِ یلدا را جشن می گیرند اما هیچ کس نمیداند که او،تنها برای دیدن معشوقی انتظار میکشد که رسیدن به آن،امیدی محال است.
 زمستانِ سرد،مقصد یلدایی بود که با هزاران آرزو برای دیدار با تنها یارِ پنهانی اش بهار”جاده طولانی پاییز را پیموده بود.

​​​​یلدا مبارک.

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بیتوته حمل و نقل پاک اخبار داعش ســهبـاد | Sahbad.IR markazbearing دنیای از خوشمزه ها ناجیان کوهستان ارایشی گناوه سامانه اطلاعاتی جامع پله برقی